شیرین پسر
قربونش بشم داره برچسب میزنه رو دیوار خط خطیای روی دیوار رو هم که دارین بعد از چند دقیقه داره برچسبا رو از رو دیوار بر میداره می چسبونه به لباسش ، میگم کارن جون چیکار می کنی ؟ میگه میخوام ببیم(ببرم) بچسبونم به کمد دیشب رفته بود تو اتاق هیچ سر و صدایی ازش نبود رفتم سروقتش می بینم داره آرایش می کنه بدون اینکه چیزی بپرسم شروع کرده به توضیح دادن : دایم ایمل می زنم یوژ می زنم تا خوشحای شم (دارم ریمل می زنم رژ می زنم تا خوشحال شم ) - حالا خوشحال شدی مامان ؟ - آیه - خب دیگه بیا بخوابیم - نه واسا واسا کمی دیگه آیش بکونم هزار ماشالا حرف زدنش خیلی بهتر و ...
نویسنده :
مامان کارن( رزیتا )
9:14